دیالوگ هام (عکاسباشی )

دیالوگ هام (عکاسباشی )

عکس های قدیمی ، دیالوگ فیلم و ...
دیالوگ هام (عکاسباشی )

دیالوگ هام (عکاسباشی )

عکس های قدیمی ، دیالوگ فیلم و ...

آدمی


در آدمی عشقی و دردی هست که اگر صد هزار عالم ملک او شود باز آرام نمی گیرد. زیرا آنچه مقصود است به دست نیامده است... .چون فقط معشوق را دل آرام قلمداد می کند . یعنی فقط دل به وی آرام می گیرد.


به شرطی که معشوق را عقل معرفی بکند. نه دل !!! . و پس از شناخت کامل معشوق او را در دل جا داد تا روز به روز بر بر حبش افزوده شود . اگر غیراز این باشد یعنی از طریق دل انتخاب شود به مرور زمان که عقل رشد خواهد کرد میان عقل و دلت تضاد خواهد افتاد.

عقل در تن آدمی همچون امیری ست. مادام که رعایای تن مطیع او باشد.
باید دیگر شد تا به یکدیگر رسید. یکدیگر شد تا به همدیگر رسید و همدیگر شد تا به معنی راستین عشق پی برد. .
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.