مراقب باش فراموشم نکنند
گزیده ای از نامه داستایفسکی به برادرش در 22 دسامبر1849 ، روزی که قراربود اعدام بشود، ولی پیش از اجرای حکم فرمان عفو تزار میرسد واوبه چهارسال حبس درسیبری محکوم میشود. چون نامه کمی طولانی بود و حوصله تایپ بیش از این نداشتم ، فقط گزیده های اصلی را نوشتم. اگر کسی خواهان متن کامل نامه است یه شماره شهریور کتاب همشهری مراجعه کند. ادامه مطلب ...
پرده اول :
روز 20 دیماه یکی ازتلخ ترین وقایع این مملکت است. روزی که رگ اصلاحات در حمام فین کاشان زده شد. میرزا محمدتقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر درسال 1186 درروستای هزاوه ازتوابع اراک بدنیا آمد. پدرش آشپزقائم مقام فراهانی بود. دو همسر اختیارکرد که اولی دخترعموی خویش بود و ازاو سه فرزندداشت. دیگری خواهر تنی ناصرالدین شاه بود.ازدواج دوم گویا به اجبار شاه بوده چون درنامه ای به شاه گریزی میزند: از اول برخورد قبله عالم معلوم است که نمیخواستم در این شهرصاحب خانه وعیان شوم، بعدبحکم همایون وبرای پیشرفت خدمت شما این عمل را اقدام کردم.
نوشتن و گفتن از مردی که اسطوره یک ملت باشد و نامش بر سردر خیلی از ورزشگاهها و خیابانها حک شده باشد خیلی سخت است یادم است در تیزر فیلم جهان پهلوان تختی که بهروز افخمی ، ادامه فیلم ناقص علی حاتمی را ساخت ( کاش حاتمی زنده بود و خود می ساخت) این جمله دائم پخش میشد: که بود تختی؟
کودکی تختی
ادامه مطلب ...
سیدابوافتح رسام عرب زاده در سال ۱۲۹۳ خورشیدی در شهر تبریز و در خانواده ای هنرمند چشم به جهان گشود. پدرش که یکی از شاگردان کمال الملک بود از کودکی وی را تشویق به یادگیری یکی از هنرهای تجسمی کرد. ادامه مطلب ...
چشماندازی در مه 1998 Landscape In The Mist
ساخته تئو آنجلو پولوس
یونان امروز. پسربچهای بهنام «الکساندروس» (زک) و خواهرش، «وولا» (پالایئولوگوئو) مادرشان را ترک میکنند و سوار قطار میشوند تا به آلمان بروند - به این دو کودک نامشروع گفتهاند پدرشان در آلمان است. اما چون بلیت ندارند. در یک ایستگاه، تها به حال خود رها میشوند و پلیس آنان را مییابد. سپس از دست پلیس میگریزند و با گروهی از بازیگران سیار همراه میشوند و با «اورستس» (تزورتزوگلو)، نوه رهبر گروه، طرح دوسی میریزند و «وولا» کمکم به او علاقهمند میشود. پس از پشت سر گذاشتن پیشنهاد ضمنی تسلیم خود به یک سرباز در مقابل سیصد و هشتاد و پنج دراخما، پول بلیت قطار آلمان را از او میگیرد - هر چند، سرباز خجالتی پول را میدهد و کاری نمیکند. سرانجام، «الکساندروس» و «وولا» به مرز آلمان میرسند، سوار بر قایق از رود مرزی میگذرند و هنگام سپیدهدم، پا به خاک آلمان میگذارند و درختی تازه شکوه داده را در آغوش میگیرند. ( متن از سایت ویستا)
نگاه کن که غم درون دیده ام
چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم
اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن
تمام هستیم خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به اوج می برد
مرا به دام می کشد
نگاه کن
تمام آسمان من
پر از شهاب می شود
25 دسامبر سالروز درگذشت بزرگ مردتاریخ سینما یعنی چارلی چاپلین است. مردی که فیلمهای زیبایش بسیار خاطره داریم.
چارلی که عمده فیلمهای او صامت است در مقام بازیگر ،کارگردان و آهنگسازی فعالیت عمده ای در سینما داشت.
بازی این کمدین معروف سینمای هالیود را هیچگاه در فیلمهایی چون : بچه ،روشنایی شهر، جویندگان طلا ، عصر جدید و دیکتاتور بزرگ را ازیاد نخواهیم برد.
چاپلین هر چند به حق مسلم خود یعنی اسکار در سینما دست نیافت ولی مطمئنا" جزو 10 کارگردان بزرگ تمام اعصار تاریخ باقی خواهد ماند. انصافا" هنوز بادیدن فیلمهایش خنده برلبانمان خواهد نشست.
یادش گرامی باد.
ادامه مطلب ...