بخشی از نامهی بهمن محصص به دختر احمدرضا احمدی:
«عزیزم: این عکس «اقبال مسیح» است؛ پسر ۱۲ سالهای اهل پاکستان، در روز عید پاک امسال، وقتی با دوچرخه در روستایشان میگشته کشته شد. قاتلین، اربابان قالیباف بودند که «اقبال مسیح» علیه آنان قیام کرده بود. این پسر را در شش سالگی فروخته بودند. قالی میبافت. علیه ظلم و کار سیاهِ (ساعات کار زیاد با مزد بسیار کم) کودکان قالیباف قد بلند کرده بود به عنوان جوانترین سندیکالیست دنیا. پایش تا Boston University کشیده شده بود. جملهاش «من دیگر از ارباب نمیترسم، حالا او باید از من بترسد» معروف شد. نتیجهی قیام و مبارزه و مرگاش اینکه، حالا باید روی هر قالی نوشته شود: «به دست کودکان بافته شده است». من عکساش را چون دوستان دیگرم Genet و Malaparte به دیوار کارگاهم دارم. تو نیز این عکس را به دیوار اطاقات بزن و یا در دفترت نگهدار. چرا؟ برای اینکه زمانه تغییر کرده است و تو به عنوان هنرمند مسئولیت بیشتری داری و برای اینکه تو و نسل تو چون من و نسل من سرافکنده نباشید، باید به اطرافتان به دقت بیشتری نگاه کنید.»
از پیج بهمن محصص
سلام مجدد عرض میکنم
لینک مطلب برای حفظ امانت
از لطفتون تشکر میکنم
http://net.tebyan.net/golebarf67/posts.html/1150127
سپاس بیکران از لطف شما
در کودکی کاری کرد که مردان مرد در میانسالی! .. فهم ما از درد از ظلم از حق چگونه شکل می گیرد که بعضی در آن غرق می شویم و لب به سخن نمی گشاییم .. یادش گرامی .. سپاس از شما و از جناب محصص ...
سلام عکاسباشی..
ایراندختم...
چقدر جاتون خالیه...
این عکسم عالی...مثه همه عکسها و توضیحاتشون...
سلام . ممنون ازلطف شما
سلام جناب آقای حسین
ببخشید من میخواستم اجازه بگیرم و با ذکر منبع این عکس رو در شبکه اجتماعی تبیان معرفی کنم. لینک رو برای خودتون ارسال میکنم. در صورتی که رضایت دارید لطف کنید و جواب بدید.
ممنونم
سلام دوست عزیز . مشکلی نداره
الهی بمیرم براش
چرا همیشه باید فقط عکس قهرمانها برای قاب کردن و به دیوار کوبیدن باقی بمونه؟ چیزی که باید می موند خودش بود