دیالوگ هام (عکاسباشی )

دیالوگ هام (عکاسباشی )

عکس های قدیمی ، دیالوگ فیلم و ...
دیالوگ هام (عکاسباشی )

دیالوگ هام (عکاسباشی )

عکس های قدیمی ، دیالوگ فیلم و ...

کتاب دشمنان از آنتوان چخوف

در آرامش و سکوت پاییزی ،وقتی مه یخ کرده و زننده ای از زمین بر روح سنگینی می کند و مانند دیوار زندان جلوی آدم کشیده می شود و آزادی ناچیز و محدود آدمی را به رخ می کشد،آه در این موقع چقدر تخیل درباره ی رودهای وسیع و تندرو،شیرین و تسلی بخش است.

آنتوان چخوف/رویاها/از کتاب دشمنان/ترجمه:سیمین دانشور
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.